آرام جانم درسا آرام جانم درسا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
وبلاگ اجابت دعایموبلاگ اجابت دعایم، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

❤❤ בرسا اجابت یــڪ בعا

بیست و یکماهگی و یه دل سیر عاشقی

      دخترم ....... چشمانت را برای زندگی میخواهم اسمت را برای دلخوشی میخوانم ........... دلت را برای عاشقی میخواهم صدایت را برای شادابی میشونم ......... دستت را برای نوازش و پایت را برای همراهی میخواهم ......... عطرت را برای مستی میبویم خیالت را برای پرواز میخواهم ........... دخترم درسایم  بیست و یکماهگیت مبارک .......     نقل و قول از مامانش نگارش : خاله نیی جونش      ...
8 خرداد 1392

گذر ایام

اول از همه روز مادر رو اگر چه خیلی دیر اما به تمام دوستان گلم مامانای مهربون تبریک میگم انشاالله سالیان سال سایه تون روی سر زندگی هاتون باشه ....... و بعد روز معلم رو به تمام معلم های زحمتکش مخصوصا" معلمین نی نی وبلاگی تبریک میگم ..... و بعدش روز پدرو که بتمام پدران ایران زمین همه ی پدرای مهربون بابایی خودم بابایی اردوان .... اردوان عزیزم ..... تمام همسران شما دوستان خوبم و بابای دوقلوها ...... آقاسید گرامی ...... و توسن عزیز تبریک میگم ...... امیدوارم همیشه سلامت و خوش باشین ...... و تو این مدت اگر چه نبودیم اما افتخار داشتم که حداقل هر شب یه سر کوچولو بزنم و تولدای نی نی های عزیزمو تبر...
4 خرداد 1392

با شادی بخند ......

اول از همه و بعد محمد سپهر عزیز و آران تپلی گلم تولدتون مبارک انشاالله که دستان پر مهر خداوند نگه دارتون باشه .... وب آران کوچولو http://www.aranii.niniweblog.com/ وب محمد سپهر تاج سر مامانش http://www.aranii.niniweblog.com/   حالا اگه میخواین سه جور نی نی درسا ببینید بفرمایید ادامه مطلب   وقتی گلم یه دخملی چینی از نوع بزن بهادر میشه وقتی خانمی یه آقا ببخشید یه خانم عرب میشه و وقتی یه خانم از ایل بختیاری ..... همه ی ایران سرای من است     ...
27 فروردين 1392
3932 0 117 ادامه مطلب

به پست ویزه برای شما که ویژه اید ( آخرین پست 1391 )

  برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز مبارک بادت این سال و همه سال همایون بادت این روز و همه روز   دخترکم درسایم  همسر عزیزم اردوانم  خانواده ام و خانواده همسر عزیزم  دوستان عزیزم  تا به حال به تیک تاک ساعت گوش کرده اید  تیک تاک ......تیک تاک ......تیک تاک ..................... و تا ابد ادامه دارد ..... یا به صدای قلب هایمان ....... میکوبد .....میکوبد ...... میکوبد ...... تا رمق دارد و هست ...... یا نبض مان .......دست روی نبض تان بگذارید ..... ...
24 فروردين 1392

نسیم بهار و خوشی روزگار ........

  عزیزم سلام ....... این روزا بهار اومده ......دنیا رنگ و بوی دیگری به خودش گرفته ...... همه جا سبزه ...... نسیم خنک از پنجره های خونمون سرک میکشه و روی صورتمون میشینه ......دوباره روزای کاری بابا  شروع شده و من و شما عین این نوزده ماه روزگار میگذرونیم ...... با شادی و سلامتی بحمداله ...... اما سوای بهاری شدن و نو شدن روزگار این روزا برای جمع سه نفره ما پر از شادیه .........میپرسی چه خبره ؟؟؟؟؟ میگم برات .....اجازه بده بابا هم با این پست همصدا کنیم .....میخوام با اونم حرف بزنم ...... حرفایی که توی این سیزده سال زندگی بارها گفتم اما هنوز تازگی داره ......بابای دخترم بفرمایید .....اومدین شروع میکنم .....   ...
20 فروردين 1392

جان دلم ......نوزده ماهه شدی

      من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم   نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی من ای حس مبهم تو را دوست دارم سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم بیا تا صدا از دل سنگ خیزد بگوییم با هم: تو را دوست دارم جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما تو را دوست دارم، تو را دوست دارم   عزیزم درسایم نوزده ماهگیت مبارک   ...
9 فروردين 1392

خاطرات شیرین ( 3 )

وقتی دوس دارم بازی کنم ...... اما مامانم میگه درسا مواظب باش درسا مراقب باش ..... و لی من دوست دارم بازی کنم نه مواظب باشم و نه مراقب   وقتی پوشکم تموم میشه و میشه کلاه روی سرم .... اینه میگن استفاده بهینه ....آفرین به خودم....بارکلا به خودم ....... تازه شم به دوربین دهن کجی کردم .......   وقتی خوشحالم ...... به هر دلیلی .......فقط دوس میدارم بخندم ......شما هم بخند آفرین ......وای چه خوشگل شدی خندیدی وقتی خوابم میاد .....خسته م ........ اما بقیه نمیدونن ........ گناه دارم نه ..... وقتی میشم دخملی حرف گوش کن مامانم ..........
25 اسفند 1391