آرام جانم درسا آرام جانم درسا ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
وبلاگ اجابت دعایموبلاگ اجابت دعایم، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

❤❤ בرسا اجابت یــڪ בعا

نسیم بهار با تو سرما معنایی ندارد

زمستان باز میرود ! تا در غار خود تنها باشد شاید هم میخواهد برای فصول ..... قصه ببافد !! بهار با رویی خوش سلام میدهد و ترانه ی سرد زمستان را به نسیم دخترش هدیه میدهد تا بر تور عروس شکوفه ها برقصد چه زیباست رقص دختر زیباست به بهانه ی آمدن زمستان امیدوارم اینروزا بر خلاف سردی هوا دلتان و کانون خانوادگی تان گرم و زیبا به زیبایی اولین چوانه های کوچک وتازه ........ که آمدن بهاری زیبا را نوید میدهد ..... باشد دوستانم و مامان منتظر زهرا جان تولد دختر گلت مبارک انشاالله که قدمش ..... نگاهش ...... حتی حتی گریه اش آسمان زندگیت...
18 دی 1392

با شادی بخند ......

اول از همه و بعد محمد سپهر عزیز و آران تپلی گلم تولدتون مبارک انشاالله که دستان پر مهر خداوند نگه دارتون باشه .... وب آران کوچولو http://www.aranii.niniweblog.com/ وب محمد سپهر تاج سر مامانش http://www.aranii.niniweblog.com/   حالا اگه میخواین سه جور نی نی درسا ببینید بفرمایید ادامه مطلب   وقتی گلم یه دخملی چینی از نوع بزن بهادر میشه وقتی خانمی یه آقا ببخشید یه خانم عرب میشه و وقتی یه خانم از ایل بختیاری ..... همه ی ایران سرای من است     ...
27 فروردين 1392
3931 0 117 ادامه مطلب

خاطرات شیرین ( 3 )

وقتی دوس دارم بازی کنم ...... اما مامانم میگه درسا مواظب باش درسا مراقب باش ..... و لی من دوست دارم بازی کنم نه مواظب باشم و نه مراقب   وقتی پوشکم تموم میشه و میشه کلاه روی سرم .... اینه میگن استفاده بهینه ....آفرین به خودم....بارکلا به خودم ....... تازه شم به دوربین دهن کجی کردم .......   وقتی خوشحالم ...... به هر دلیلی .......فقط دوس میدارم بخندم ......شما هم بخند آفرین ......وای چه خوشگل شدی خندیدی وقتی خوابم میاد .....خسته م ........ اما بقیه نمیدونن ........ گناه دارم نه ..... وقتی میشم دخملی حرف گوش کن مامانم ..........
25 اسفند 1391

آقتاب زندگانی

دخترم برگ گل ست ...... نازک و با احساس ..... شبنم صبح دل انگیز زمستان منست ........ دخترم آب روان ست ...... که صدای نفسش ......آرامش رفتنش ( احساس ) ست ...... خنده اش مرگ غم ست بوسه اش کام بهشت گریه اش اشک و صدایش روح نیاز نرگسش عشق و تنش مایه فخرو نگاهش آفتاب من است .       ...
23 آذر 1391

کلاه های جدید با طراحی منحصر به فرد درسایی

  سلام گلی خانم ..... خوبی عزیزم ..... این روزا شیرین شدی مثل قند ...... خوشمزه مثل عسل ........ شیطون و بازیگوش مثل خرگوش و بزن بهادر مثل جان سینا ....... من فدات که از  هرانگشتت یه هنر میباره ....... این روزا همه چی میشه مثل کلاه روی سرت ....... چقده هم بهت میاد نباتی ........ کم مونده میز و صندلی هم روی سرت جا خوش کنن ......  قربونت برم هوارتا با این شیرین کاری هات ..... دو تا عکسی رو که شیوا گلی ازت گرفته واست میزارم که ببینی چقده هنرمندی .........       دوستان گلم اگه سفارش خواستین بگین در اسرع وقت برای نی نی های گلتون فرستاده میشه ..... درسا گلی همیشه ...
12 مرداد 1391

عکس های جا مانده از خاطرات ( قسمت دوم )

عروسک قشنگ من       قرمز پوشیده   رو رختخواب مخمل       آبیش خوابیده   بابا یه روز رفته بازار    اونو خریده قشنگتر از عروسکم      هیچکس ندیده عروسک من               چشماتو وا کن وقتی که شب شد           اونوقت لالا کن ...
22 تير 1391

عکسهایی جا مانده از خاطرات ......... (قسمت اول )

چشم و گوش و زبانم بینی، دو دست و پایم همه وجود و قلبم هدیه داده خدایم می دونی پاهای من کجا هستند؟ می دونی من با اونا چی کار می کنم؟ من هیچ وقت با پاهای برهنه بیرون از خانه راه نمی روم. گُل ها را لگد نمی کنم. پاهای من کوچک هستند ولی حتماً به زودی اندازه پاهای مامان و بابام می شوند. کفش های بزرگ تر ها رو نمی پوشم. در موقع ورزش با پاهام توپ رو شوت می کنم. خوب می دوم و با دوستانم بازی می کنم. در مقابل خداوند رویپاهایم می ایستم و نماز می خوانم و از او سپاسگذاری می کنم. خدای بزرگ ما رو دوست داره. ین همه نعمت به ما داده تا ما از اونها به...
1 تير 1391