آی کله کله کله ......
سلام گل من
مامانی از این روزات اگه بخوای بدونی . نمیدونم داری دندون در میاری یا نه . اما همین جور آب از دهنت میادو بعضی اوقات خیلی کلافه ای جوری که دوتا لثه تو بهم فشار میدی . بعضی اوقات اونقدر باشدت اینکارو میکنی که ناخودآگاه صورتت هم باهاش میلرزه . دیگه اینکه حسابی دوست داری بری ددر . و از صبح تا عصر که بابا جونیت بیان . شما چشمت به در ورودیه و گاهی وقتا هم گریه میکنی و میخوای ببرمت بیرون . و دیگه . باباتو از اولش هم خیلی دوست داشتی ولی حالا وقتی میبینیش انگاری دنیا رو دو دستی تقدیمت کردن . و وقتی که میخواد بره بیرون باید هزار تا کلک سوار کنیم که شما خانمی اونو نبینی و اگر ببینی . با اشکات یه دریاچه درست میشه . عزیزم یه کار جالب هم که اینروزا انجام میدی . کله زدنه که اگر سر یه بنده خدایی روبروی کله نازنیت قرار بگیره .همچی با قدرت میزدی تو سر طفلی که سرگیجه میگیره . اینو میگم چون بیشتر وقتا اون طفلیه خودمم . موندم معطل که خودت سرت درد نمیگیره . قربون اون کله و کله زدنت برم من .