آرام جانم درسا آرام جانم درسا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره
وبلاگ اجابت دعایموبلاگ اجابت دعایم، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

❤❤ בرسا اجابت یــڪ בعا

اندر حکایت واکسن البته از نوع شش ماهگی ......

1390/12/10 1:19
نویسنده : مامان בرسا
803 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم . Hello Kitty

دیشب تا ٤ صبح من و بابا بخاطر شما بیدار بودیم . نمیدونی جه تبی داشتی . به نوبت پا شویت میکردیم . مامانی دوباره خیلی بابت واکسن اذیت میشی . بازم خوبه یه چند ماه راحتی . دیگه اشکمون داشت واست در میمومد. بابایی که اصلا" طاقت اذیت شدن شما رو نداره . میگفت دیگه نمی خوام واکسن بزنه . ا1.gifینطور خیلی زجر میکشه . البته خودش خوب میدونه واسه خودته اما خوب حس پدرانش دیگه . اون میگفت که من بخوابم منم میگفتم اون بخوابه اما از بس نگران بودیم جفتمون پلک نزدیم .3.gif دیگه ساعت ٤ صبج بود که کمی تبت پایین اومد و تونستی بخوابی17.gif . بابا طفلی هم یه دو .سه ساعتی خوابید . اما من میترسیدم . بخوابم . 2.gifمیترسیدم خوابم ببره وشما دوباره تب کنی چکار کنم مامان نگرانم 4.gif. اما حالا چشام قیلی بیلی میره گفتم این پستو بذارم برم بخوابم . حالا راحت خوابیدی البته یه کم تب داری اما فقط یه خرده س .18.gif قربونت برم خیلی تکیده شدی . اومدم ازت عکس بگیرم دلم نیومد . یکی از عکس های قبلیتو میزارم که تو خواب نازی . لالالالالالالالالالایی ...........بخواب دخترکم

لالایی دخترکم  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

نایسل
10 اسفند 90 1:28
عزیزززززز دلم وای چه جوری خوابیده فداش بشم من الهی


خدا نکنه عزیزم .
نایسل
10 اسفند 90 1:29
رمزو تایید نکن گلم


ممنون عزیزم باشه حتما"
مامان على اكبر
10 اسفند 90 1:54
سلام خاله جون فدات شم ايشاالله زود زود خوب شى.
دوستت دارم


ممنون مامانی دوست داریم
marjan
10 اسفند 90 2:58
سلام عزیزم ایشالا خدا حفظ کنه دختر گلتووووووووووووووووووو
پسر منم فروردین به دنیا میاد
راستی این عکسا و شکلکها خیلی قشنگن از کجا گذاشتی
البته اگر فضولی نباشه


از وب شیوا در دنیای شکلک ها گذاشتم دوست من کاش آدرس وبتو میذاشتی
مامان حنا
10 اسفند 90 5:08
عززززززززززیززززززززززززم
فدای تو عزیز خاله
ای جونم به درسای عزیزم واکسن زدن
مواظبش باشید تو رو خدا الان چطوره بهتر شده سعی کنید هر 4 ساعت یه بار استامینوفن بهش بدید تا تب نکنه
وقتی خوابه درست مثل فرشته ها میمونه از صورت ماهش ببوسید


ممنون مامانی . حنا گلی رو ببوسین
.::مادرخانومی::.
10 اسفند 90 8:11
ای جـــانم

خدا حفظش کنه این فرشته ی معصوم رو
امیدوارم حالش خوبِ خوب بشه
عزیزم ممنون ازینکه به .::دردونه::.سرزدی
با اجازتون ما شمارو لینک کردیم تا دوستیمون ادامه دار بشه


ممنون گلم منم شما رو لینک کردم .
مامان ترنم کوچولو
10 اسفند 90 8:29
نازی گل خاله.زودی خوب میشی ایشالله. دختر قوی و زرنگ


ممنون مامانی ترنم عزیزم
مامان متین
10 اسفند 90 10:00
سلام درسا خانم خوشگل مرسی که پیش ما اومدی بازم بیا خوشحال میشیم. مامانش وقتی هفت سینم کامل شد بهتون خبر می دهم
ای جان .درکت می کنم خانمی منم تو.ی همچین موقعیتی بودم خیلی عذاب آوره ولی به این فکر کن که این یه تب خوب واسه مقاوم شدن کوچولوت.خدا حفظش کنه.


ممنون دوست من
ماندني
10 اسفند 90 10:30
خاله جون چرا تب كردي ؟؟ عزيزم اينا همش نشون دهنده اينه كه داري روز به روز بزرگ ميشي واكسن ميزني بعد دندون در مياري همين طوري مرحله به مرحله ... خدا به مامان و بابايي سلامتي بده كه هميشه سايه اشون بالاي سرت باشه ... دعا ميكنم زود زود خوب بشي خاله جون..


ممنون دوست خوبم
مامان نوژا
10 اسفند 90 10:33
اخی چه مظلوم خوابیده


واقعا" دختری خیلی مظلومه
مامان علی
10 اسفند 90 10:55
آخی عزیزم بازم واکسن ....
خوب میشی گلم
دیگه راهی نداره باید تحملش کنی تا درسا گلی مریض نشه .
بوس


ممنون مامانی مهربون
مهسا مامان مرسانا
10 اسفند 90 13:45
ای جونم...امان از این واکسن ها...مرسانا هم فردا باید بزنه.....دعا کنین تب نکنه....


انشاالله خوب خوب باشه مامانی
مامان متین
10 اسفند 90 14:12
درسا جونی اومدی توی لیست دوستای متین.آخ جون یه دوست جدید(نقل قول از متین)


درسایی هم خوشحاله . مرسی .
مامان محمدرضا
10 اسفند 90 17:03
آخ خاله قربونش بره .
بازم درسای ما رو آمپول زدین؟ خاله دعوا کن مامان جونو
هیچی عزیزم یکی پیام داده بود که فکر کنم رابطه ی شما با همسرت خوب نیست . منم اسمشو آوردم و نوشتم توی یه پست مخصوص که عاشق همسرمم و از همسرم تشکر کردم . اونم گفت حذفش کن آبروم میره
منم حذفش کردم .
همین .

باشه خاله دعوامون نکنین . دیگه نمیزنیم .
مامان سانلی
10 اسفند 90 17:29
سلام به درسا گلم و مامان مهربونش.
دلم برای اون صورت ماهت یه ذره شده بود عزیز دلم.غول بزرگ واکسن رو هم شکست دادی ؟تبت اومد پایین؟عیب نداره عوضش اندازه یه واکسن دیگه بزرگ شدی عزیز دلم


وای مامانی خوشحالم که برگشتین . مرسی
مامان محمدرضا
10 اسفند 90 17:44
آره بخدا خیلی بیکارن .
مرسی از لطفت .
وااااای وقتی میگین چیز دیگه نمونده یه جوری میشم .
هنوز باورم نمیشه دوماه دیگه تمووم میشه و پسرم میاد تو بغلم


انشاالله مامانی
زهره مامان آریان جون
10 اسفند 90 23:16
اخی ...
واکسن شش ماهگی پسر من رو هم خیلی اذیت کرد.اون شب ساعت 2 شب بردیمش بیرون تا دور بزنه بلکه آروم بشه و بخوابه.ولی تا اومدیم خونه یه ریز دوباره شروع کرد به جیغ زدن تا 5 صبح که خوابید.تا 4-5 روز هم هی تب میکرد.
اتفاقا شوهر من هم همین حرفا رو میزد.

امیدوارم درسا کوچولو زودی خوب بشه



با دعای خیر شما دوستان خوب شد . مرسی
مامان آرشیدا قند عسل
11 اسفند 90 11:47
ای جانم عزیز خاله ببخش دو سه روزی بهت سر نزدم نمیدونستم اذیت بودی عزیزم خدارو شکر که الان بهتری نفس


ممنون خاله شما خیلی بهمون لطف داری .
نرگسی
11 اسفند 90 11:58
عزیزم چقدر ناز خوابیده..


ممنون دوست من
مامان عسل و آریا
14 اسفند 90 11:27
سلام مامانی.فدای این فرشته ی آسمونی بشم که عینه یک ماه خوابیده.راستی مامانی وقتی روی بوتون کلیک میکنم سایت تبلیغات فروشگاه میاد نمیدونم چرا.بله مامانی کلاس هام شروع شده.بووووووووووس برای شما و این فرشته ی نازنینم


آره عزیزم خیلی دیگه از وبلاگها هم همین طورن نمیدونم جرا ؟