آرام جانم درسا آرام جانم درسا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره
وبلاگ اجابت دعایموبلاگ اجابت دعایم، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

❤❤ בرسا اجابت یــڪ בعا

هورا به من و بابا

1390/12/2 1:28
نویسنده : مامان בرسا
882 بازدید
اشتراک گذاری

بله خانم گل .11060.jpg امروز بالاخره بعد از حدود  ٦ ماه تونستیم من و بابا شما رو حمام کنیم . البته نه به خوبی خاله . ولی خوب برای اولین بار بدک نبود. 1885.jpgقضیه هم از این قرار بود که شما گلی مامان میخواستی خودت شیشه رو بگیری . منم گذاشتم امتحانی ببینم میتونی . اولش گرفتی و خوب بود ولی چند لحظه بعد دستات خسته شد و شیر بجای دهن کوچولوت . تشریف بردن تو گردن و گوش و مو های سرکارخانم . baby19.gif

بابایی هم تازه اومده بودن اول تصمیم گرفتیم . بریم خاله جون رو بیاریم . اما بعد خیلی خیلی به خودمون جرات دادیم و شما رو بردیم حمام . خلاصه با کمک بابا و عروسکات و همکاری شما . خمامت کردیم و کلی هورا شدیم . 14.gif

babylove 

بعد از حمام به خاله زنگ زدم و این موفقیت رو بهش اعلام کردم . که کلی خوشحال شد. 1.gif

اما نمیدونم چرا خاله وقتی حمامت میکرد . اینقدر صورتت تمیز و مرتب میشد.65.gifاما امروز با اینکه رو شستنت خیلی وسواس به خرج دادیم . اما تغییر چندانی نکردی ......douchen.gif

ای وای فهمیدم ما اصلا" صورت شما رو فراموش کردیم بشوریم .انشاالله دفعه بعد .

Geboorte202206.gif

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

نایسل
2 اسفند 90 2:22
عزیزززز دلممم اینقدر حموم کردن بچه قشنگه وای من خواهرزادمو میشستم عاشقش بودممم


آره ولی کمی سخته
نایسل
2 اسفند 90 2:23
واسم دعا کن من راضی ام به رضای خدااا


انشاالله ممبعد خبرای خوب
مامان حنا
2 اسفند 90 5:11
عزیز دلم درسای خوشکلو نازم عافیت باشه الان حسابی خوردنی شدیاااااا مامانی اجازه میدی این دختر تمیزو ما بخوریمش
آفرین به این مامانو بابای خوب که به فکر تمیزی و بهداشت دخملشون اهمیت میدن و تونستن خودشون دخمل نازشون رو حموم ببرن
از طرف من درساجونو ببوسید


ممنون عزیزم .
رضا جونی
2 اسفند 90 8:30
پنجشنبه تولدمه، توی وبلاگم تولد گرفتم، خیلی خیلی خوشحال می شم تشریف بیارید
http://rezajoon.niniweblog.com


ختما" بهت سرمیزنم
مامان امیرمحمد
2 اسفند 90 8:34
آفرین به مامان و بابای درسا . اوایل همینطوره . منم میترسیدم همش میگفتم اگه یه وقت امیرمحمد از دستم سر بخوره چه کنم ؟ خدا اون روزو نیاره . ولی کم کم حرفه ای شدم .شما خیلی مراقب باشین که آب تو گوشش نره . بعد از حموم هم حتما گوششو خشک کنید که خدای نکرده درساجونمون گوش درد نگیره . عزیز دل خاله قربونت برم


خدا نکنه خاله . ومرسی از راهنماییت
سارا مامان مهرتاش کوچولو
2 اسفند 90 8:54
عزیزم خیلی خوشحال میشم وقتی وبلاگ درسا جون رو می خونم و می بینم هر روز یه پیشرفت جدید می کنه و حسابی شماهارو خوشحال میکنه
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشین و حسابی از لحظه لحظه بچگی دخمل نانازیت لذت ببری عزیزم


ممنون دوست خوبم
مامان اميررضا
2 اسفند 90 10:39
افرييييين به مامان و بابا. منم منتظرم نيني بزرگتر بشه خودم حمامش كنم


انشاالله .
مامان یسنا
2 اسفند 90 11:02
تبریک تبریک


ممنون دوست خوبم
مامان سانلی
2 اسفند 90 13:35
دست مامانی و بابایی درد نکنه کلی روی درسا گل ما تجربه کسب کردن برای بچه بعدی.درسا جونم خاله، قربون اون صورتت برم که نشسته اش هم تمیزه و خوشگل


مامانی مرسی .
مامان ترنم کوچولو
2 اسفند 90 13:43
مامانیییییییییییییییییییییی.
من از 4 هفتگی خودم گلمو حموم میکنم.البته دخملمم خانومه و تو حموم جیک نمیزنه ها
اکشال نداره روز به روز بهتر میشین


وای مامان خوش بحالت .
نسترن
2 اسفند 90 16:25
به نظرمنم حموم کردن بچه ها خیلی سخته فکر میکنی مثل ماهی میخواد از دستت لیز بخره واسه همین خیلی نگرانی خسته هم نباشی انشاالله هرچی بگدره شماهم مسلط تر میشی


ممنون دوست من .
مامان محمدرضا
2 اسفند 90 16:28
ای بابا. از دست این مامان حواس پرت .
آره خدا کنه زود تمووم بشه و پسرم بیاد توی بغلم .
الان هم همه ی زندگیمه


جکار کنم مامانی نا وارد بودم .
غزل وهستی من
2 اسفند 90 17:45
سلام درسا جونم حموم بامامی خوش گذشتعزیز مامی درسا بلا مرسی که بهم سرزدید مرسی که منو لینک کردین منم شما رو به جمع دوستا ن پرنسسام اضافه کردم بازم بهم سربزنین خوشحال میشم


ممنون دوست من
hesam
2 اسفند 90 20:51
سلام
پدر امیرسام و آراد هستم وبلاگ خیلی خوبی دارین سر زدم نگی بی معرفتی از اینکه به وبلاگ ما سر زدی ممنون ما تازه شروع کردیم هنوز مطلب نذاشتیم انشالله از تجربه شما استفاده میکنیم به بابای درسا سلام برسون خدا نگهدار فرشته کوچولوتون باشه باز هم سر میزنم.بدرود


شما هم آدرس نذاشتین اگه اومدین حتما" این کارو بکنید.ممنون
نگین مامان رادین
2 اسفند 90 23:55
سلام خسته نباشید به خاطر موفقیتتون بهتون تبریک میگم.مطمعنم که حستون غیر قابل وصفه چند بار که تکرار کنید راه می افتید و می بینید که کار سختی نیست رادین عادت داره هر روز بره حموم و من از دو ماهگیش خودم به تنهایی می برمش حموم و باهم لحظات شادی رو تو حموم و با اب بازی سپری می کنیم .فقط مواظب باشیذ اب تو گوشش نره.


چشم دوست من . رادینمو ببوس
مامان دینا
3 اسفند 90 0:04
سلام عزیزم .خسته نباشی .این حموم کردن بچه ها هم برای خودش پروژه ایهااادرسا جووووووون رو ببووووووووووس


ممنون دوست خوبم .
نرگسی
3 اسفند 90 1:52



ممنون
مامان رهام
3 اسفند 90 10:58
=Dآفرين .منم خودم يا همسرم رهامو حموم مي كنيم تغيير نمي كنه ولي مامانم كه مي بردش حموم خيلي ناز و تميز ميشه


مامانی آفرین من از همه عقب بودم ها
سمیه
3 اسفند 90 11:16
سلام
خدابراتون نگهش داره وبلاگتون عالی هست
میخواستم اگه میشه تبادل لینک کنیم
ممنون


سمیه جان متاسفانه آدرس نذاشتی بهت سر بزنم . کاش برام آدرس میذاشتی اگر اومدی برام بذار که بهت سربزنم .دوست من
مامان وندا
4 اسفند 90 3:14
آفرین مامان و بابای شجاع


ممنون
خاله هدي ياسمين زهرا
5 اسفند 90 1:00
عافيت باشه دخمل خوشگل. ماماني بابايي خودتونم ميرين حموم صورتتونو نمي شورين؟؟؟ از قديم گفتن آشپز كه دوتا شد ... نتيجه اخلاقي اينكه:‌ آفرين به شجاعتتون بالاخره تونستين


ممنون خاله مهربون
خاله محمدماني
6 اسفند 90 14:52
چه ني ني نازي . من كه ني ني ندارم فقط يك خواهر زاده دارم كه تاحالا جرات نكردم ببرمش حموم ولي خيلي دوستش دارم . خدا ني ني قشنگتون رو براتون نگه داره


ممنون خاله ی مهربون
مامان على اكبر
7 اسفند 90 2:44
آآفرين به مامان و باباى درسا گلى
D>=D=>
،من هنوز ميترسم على اكبر رو خودم حموم ميكنم.
شما هم حسابى حواستون به دخمل نازمون باشه.



ممنون دوست من
مامان نوژا
7 اسفند 90 8:30
مگه میشه حمام بری و صورتت رو نشوری؟؟؟؟؟؟؟؟/


آره مامانی و بابایی واسه دخملی این کارو میکنن .