دد ....دد ......دد......دد.......
سلام به دردونه خوشگله ی مامانش و باباش
خانمی برای خودت خیلی وقته آواز میخونی و چقدر هم از صدای خودت خوشت میاد . گاهی بلند و گاهی زمزمه وار . چند وقتی هم بود که حروفو بهم میچسبوندی و ادامه آواز ....بو با آر بی ....... اینا چیزایه که این مدت میگفتی . امروز چند تا عروسکاتو که خیلی دل بسته شون هستی . رو واست آوردم و خودم مشغول گردگیری بودم که یهو دیدم یکیشونو کشیدی طرفت و شروع کردی دد ....دد....دد..... وای اولش گفتم خوب یه چیزی گفته اتفاقی ولی بعد دیدم نه خیر ول کن نیستی گاهی بلند و کشیده و گاهی کوتاه و یواش . نمیدونم منظورت چیه ولی وقتی عروسکت رو به طرف خودت میکشی دد میگی انگاری به اون میگی دد ... هر منظوری داشته باشی یا نداشته باشی . من و بابا امروز یه جورایی رو ابرا سیر میکنیم . چون دختری حرف زده . بابا اولش که بهش گفتم باورش نشد ولی وقتی اومد و دیدو شنید . کم مونده بود از خوشحالی پس بیفته . کاری کرد که اصلا" نمیتونم برات با جملات به تصویر بکشم . بازم خدا جون شکر شکر تا وقتی زنده م .