آرام جانم درسا آرام جانم درسا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره
وبلاگ اجابت دعایموبلاگ اجابت دعایم، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

❤❤ בرسا اجابت یــڪ בعا

آغاز رگه هایی از حسادت دختری ..........

1391/1/17 2:50
نویسنده : مامان בرسا
1,870 بازدید
اشتراک گذاری

Smilehaaسلام مامان .

دخترم خوبی . خوشی . سلامتی انشاالله .

میبینم دیگه واسه خودت بزن بهادر شدی ....Smilehaa به عروسک و  نی نی های همسایه  و .... رحم نمیکنی . Smilehaaحسادت میکنی عزیز مامان .... اصلا" بذار از اول اولش بگم .

ساعت ٩ و نیم که از خواب پاشیدی .Smilehaa شروع کردی به تجسس توی خونه .Smilehaa موندم این همه سینه خیز میری خسته نمیشی .Smilehaa خلاصه یه چشمم به شما بود و یه چشمم به کارها و روبراه کردن غذاهات  ...... Smilehaaخلاصه شما دختری که هر روز بعد از خوردن شیر ساعت ١٠ و نیمت میخوابیدی خیال خواب نداشتی و حسابی شیطونی بهت مزه کرده بود . Smilehaaهر کاری کردم بخوابی . نخوابیدی . چشمات قرمز قرمز شده بود و با دستای خوشگلت هی چشماتو میمالیدی .... Smilehaaدلم سوخت تصمیم گرفتم بذارمت رو پام بلکه بخوابی دیگه ساعت تقریبا" ١١ و نیم شده بود و هنوز خیلی کارام مونده بود .Smilehaa

خلاصه جند بار گذاشتمت روی پام اما خودتو برمیگردوندی و میرفتی پی بازی .... Smilehaaهمین جوری یکی از عروسکات که اتفاقا" خیلی هم شبیه نی نی هاست رو روی پام گذاشتم و براش لالایی خوندم . Smilehaa

عزیزم به سرعت نور اومدی عروسکو از روی پام برداشتی و پرت کردی گوشه اتاق .... Smilehaaمونده بودم این همه زور رو از کجا آوردی ...... بعد هم سرتو گذاشتی رو پام .....SmilehaaSmilehaa

عزیز دلم اینقده سریع این اتفاق افتاد که اصلا" نمیدونستم چه عکس العملی نشون بدم . حسود خوشگل فقط مامانشو واسه خودش میخواد.Smilehaa

میدونی به حدی از این کارت ذوق کردم که زنگ زدم و برای همه تعریف کردم . دوست دارم نمیدونم بگم چقدر چون هیچ واژه ای نمیتونه اندازه دوست داشتنمو برات به تصویر بکشه

Smilehaa.SmilehaaSmilehaa

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مام پارسا
17 فروردین 91 2:13
قربون دخمل حسودمون برم.
مامانی هنوز کجاشو دیدی حالا مونده تا به خودت حسودی کنه آخه میگن دختر هووی مادره.
اگه باباهه بخواد واسه مامان کادویی یا گلی بخره باید 2 تا بخره و یکیش رو به دخترش بده وگرنه خانوم خانوما ناراحت میشه
راستی وبلاگت برام باز شد ولی خیلی دیر و به سختی باز شد طوری که مطمئن شدم که بازم نمی خواد باز بشه ولی قالبی که غروبی گذاشتی زودی وبت باز شد
جیگر خاله رو ببوس


ممنون دوست من . سعی میکنم یه قالب بهتر پیدا کنم . چون قالب های نی نی وبلاگ رو دوست ندارم .
نگین مامان رادین
17 فروردین 91 2:18
ای جونم قربون اون حسودیت بشم ،فدای اون زور بازوت دخمل زرنگ،قربون اون چشمهای قرمز شدت از بی خوابی و فدای دستهای نازت که چشمهات و می مالیدی.


حدا نکنه عزیزم زنده باشی و سایه ات بالای سر گل پسرم . خوشحالم دوباره اومدی .
مامان سونیا
17 فروردین 91 8:15
وای وای وای فداش بشه خاله با این همه حسودی جیگرت و خوشگل خانم


خدا نکنه خاله زنده باشی
مامان پسر خرداد
17 فروردین 91 9:56
الهی قربونت برم همین شیرین کاریهاشون باعث می شه همه چیز فراموش بشه


راست میگی خاله
مامان نیایش
17 فروردین 91 10:18
سلام عزیزم ما شا الله دختری معلومه دیگه داره خانمی میشه برای خودش منم با مام پارسا موافقم هنوز کجاش رو دیدیالهی سالم باشه همیشه


ممنون دوست عزیزم .
مامان امیرمحمد
17 فروردین 91 10:59
عزیزم عاشق خودتو و اداهاتم . زنده باشی


مسی خاله
مامان متین
17 فروردین 91 12:43
حسود من چقدر تو نانازی
دیگه کم کم شیطونیت زیاد میشه و مامان باید دنبالت بدو


آره خاله خیلی شیطون شدم
مامان آرشام
17 فروردین 91 12:57



ممنون خاله حونی
نرگسی
17 فروردین 91 13:24
عزیز دلممممممممممم ..


مسی خاله
نرگسی
17 فروردین 91 13:28
این چه حرفیه دوستم .. بعععله که درست شد ..


ممنون نرگس حون
مامان حنا
17 فروردین 91 14:42
عزیززززززززززز دلم
فدای تو بشک که یاد گرفتی حسودی کنی خوب دخملمون مامانیشو فقطو فقط برای خودش میخواد دیگه خدا حفظت کنه عزیزم


خدا نکنه مامانی زنده باشی و مسی خاله حونی
نسترن
17 فروردین 91 15:10
نفسم خوب مامان گلش فقط واسه خودش میخواد یک بوس محکم واسه درسا گلی خودم


منم که خیلی کیف کردم
نسترن
17 فروردین 91 15:11
امروز از نایسل باخبر شدم براش مشکلی پیش اومده واسه همین نمیتونه بیاد


ممنون عزیزم .
نرگسی
17 فروردین 91 18:35
مامانی دعایی که برای یه دوستی کامنت گذاشته بودی رو منم برداشتم .. مرسیییی ..


خوب کاری کردی عزیزم
مامان محمدرضا
17 فروردین 91 18:54
سلام عزیزم
چقدر شیرینه وقتی اسن چیزا رو می بینی از دخترت
نایسل شارژ اینترنتش تمووم شده گلم


ممنون عزیزم . مرسی از نایسل خبر دادی
مامان آرشیدا قند عسل
18 فروردین 91 0:57
باریکلا به دخملیمون که اییییییینهمههههه مامانشو دوست داره ، ولی خودمونیم هان جیگری هستی شما!


مسی خاله حونی . آرشیدا هم جیگره .
صوفیا
19 فروردین 91 3:08



ما هم بوس
خاله هدي ياسمين زهرا و محمد كوچول
19 فروردین 91 8:27
اي حسوددددددددددد چقدر اين حسادت لذت بخشه. ماماني فكر كنم دلت ميخواد همه دنيا رو بدي ولي اين حسادت رو بارها و بارها تجربه كني. غير از اينه


راست میگی خاله دوست دارم روزی چهار وعده تجربه ش کنم
مامان ترنم کوچولو
19 فروردین 91 11:19
ای جانم درسایی جون.مامانی چه کیفی کردی ها.تصورشو میکنم دلم قیری ویری میرهدرسا جونم


آره بخدا انشاالله شما هم تجربه ش میکنی
یاسی
19 فروردین 91 11:56
azizam khoda baratoon hefzesh kone.
zire saye pedar madar bozorg beshe


مرسی دوست من
مامان وندا
21 فروردین 91 1:16
وای چه حسادت شیرینی،قربونت بشم دردونه


ممنونم عزیزم . وندای خاله بوس