شانزدهمین ماه شکفتن

18 ماهه شدنت مبارک فرشته کوچولوی ناز

---

ممنون مامانی

مثل همیشه زیبا نوشتی

---

قربونت برم مرسی

خوشگل خاله 16ماهگیت مبارک ان شالله 160سال با عزت وسلامت زندگی کنی گلم

---

ممنون عزیزم پسرمو ببوس

مامانی میام سر میزنم بهتون ها .. یه موقع فکر نکنی نمیام و بیمعرفت شدم ..

---

قربونت برم مهربون میدونم ....عزیزمی

سلام عزیزم
شانزدهمین ماهگردت مبارک

---

مرسی مامانی پسری رو ببوس

عزیزم شانزده ماهگیت مبارک.
این مامان درسا چقدر زیبا احساساتش رو بیان میکنه.زنده و سالم باشی مامانی

---

ممنون خوشجالم دوست داشتی عزیزم ممنون

16 ماهگیت مبارک نازنازی خانوم امیدوارم همیشه شاد و پرنشاط باشید می بوسم درسای خوشگلمو

---

ممنون دوست خوبم ممنون از دعای خیرت

160 سالگیتو جشن بگیری شیرینم

---

ممنون گلم واسه یاسمین هم همین طور

درسا جونم 16 ماهگیت مبارک انشاا... همیشه شاد شاد باشی

---

ممنون دوست من فاطمیمای عزیزو ببوس

16 ماهگیت مبارک عشق خاله

---

ممنون دوست مهربونم

16 ماهگیت مبارک نفس

---

مممنون دوست گلم شما هم نفس ما بیدی

16 ماهگی ات مبارک

مامان خانمی کم کار شدی !!!! کجایییییییییییییییی؟

با چند تا پست جدید بروزیم ..

---

آره راست میگی دوست من ...... نوشتم چه خبره عزیزم میام پیشت

جیگر 16 ماهمه بخوررررررررررررررررررررررررررررررررررم
عزیزم ایشالله 160 ساله بشی عشقم

---

قربونت برم ...... ولی نخورش حالا حالاها لازمش داریم

شاد و سلامت قد بكشي و هر ماه شيرين تر از ماه قبل زندگي مامان و بابا رو شيرين كني.

---

ممنون عزیزم ..... خورشیدمو ببوس دوست خوبم

عزیزم 16 ماهگیت مبارک انشاءا... صد ساله بشی

---

ممنون برای آبتین هم همین آرزو رو دارم همیشه شاد باشین

درسا جونم 16 ماهگیت مبارک ایشالله 160 ساله بشی

---

ممنون مامانی کورش عزیزمو ببوس

الههههههههههههی قربون این خانم کوشولو برم من شانزده ماهگیت هم مبارک باشه
هزارتا بووووووووووووووووووووس آبدار برا درسای گلم

---

خدا نکنه زنده باشی ممنون عزیزم

شانزده ماهگيت مبارك عزيزدلم . هزارتابوسسسسسسس
راستي ماماني اسم وبلاگم و تغيير دادم

---

ممنون عزیزم باشه اینترنتم درست شد میام و اسم جدیدو لینک میکنم دوست خوبم

شانزده همین ماه گرد فرشته نازت مبارک
سلام خانمی دخملی چقدر ناز شده باون دوتا موی بسته روی سرش
عزیرم خیلی جالب مینوسی همه رو سرشوق میاری گلم اینم برای مامانی مهربون

---

ممنون عزیزم خوشحالم با نوشته های من کمی شما رو سر ذوق میارم عزیزم

16 ماهگیت مبارک شیطونک.

---

ممنون سمی جونم

درسای نازنینم....امیدوارم 160 ساله بشی خاله جون.....منو کیانا 16 تا بوس گنده برای لپای خوشمزه ات میفرستیم.....

---

ممنون منم 160 تا بوس میفرستم برای کیانا و مامی جونش

مبارک

---

ممنون خاله جونی و مامی باران

عزیز دلم ایشالا همیشه لبتونم خندون باشه
16 ماهگرد درسا خوشگلم مبارکککککککککککککک

---

ممنون دوست خوبم

ماهگردت رو تبریک میگم عزیزم.
ایشالله 120 سالگی دخمل گلمون.

---

ممنون دوست خوبم ببوس پریسای عزیزو

مبارک باشه عزیزم
انشاالله سالهای سال کنار هم شاد و خندان باشید

---

ممنون سارا جونم واسه شما هم

عزيزم همه روزات خوش و مبارك
با كلي حرف و خاطره از سفر برگشتيم ممنون مي شم به ديدارمون بيايين.! پيشاپيش شهادت امام رضا تسليت باد

---

اومدم دوست من خوشحالم به سلامت برگشتین

سلام اگر به دنبال راهکارهای عملی جهت فراهم کردن محیطی مناسب برای تربیت فرزندان مهدوی هستید می تونید به این وبلاگ سر بزنید. farzandemahdavi.blogfa.com اگر مایل بودید وبلاگ رو با نام فرزند مهدوی لینک کنید، خبرم کنید. التماس دعا

سلام...امیدوارم که حالتون خوب باشه...
آراد تو مسابقه نی نی و پالتو شرکت کرده ..خوشحال میشیم اگه به لینک وبلاگی که پایین براتون گذاشتم برین و یه رای به آراد که کدش 006 هستش یه رای بدین...
http://ninimod.niniweblog.com

---

وای خاطره جوونم این دفعه هم دیر رسیدم ...... الهی بگردم دوباره نتونستم رای بدم من یه خاله بد قول بد قولم ببخش

سلام خوبین الحمدلله؟انشاء الله همه چیز بر وفق مراده.مهمون نمی خواین؟امروز خیلی دلم هوای بچه هام روکرده ،گفتم خونه به خونه وب ها رو گز کنم و یه تک پا به همه سر بزنمراستی چشم بهم بزاری عروسیشه به امید خدا

---

قربون قدمتون مامان سودابه عزیز ........ ممنون انشاالله

سلام دوست من وبلاگ قشنگتون رو ديدم جالب بود. من طراحي تقويم کودک انجام ميدم، اگر دنبال يه هديه خوب واسه کوچولو و خانوادتون براي عيد نوروز 1392 ميگرديد توصيه ميکنم يه سر به وبلاگ من بزنيد مطمئن باشيد پشيمون نميشيد. با تشکر، منتظر نظرات شما هستم. http://calenderbaby.persianblog.ir http://taghvimkoodak.persianblog.ir

شانزدهمين ماهگردت مبارك درساي گلم . هميشه سلامت باشيد. بوس

---

ممنون عزیزم واسه شما هم گلاتون همیشه سالم و سلامت باشن

حیف که عکسات برام باز نشدن.16 ماهگیت مبارک عزیزم

---

مامانی فک کنم واسه قالبش بوده امیدوارم الان خوب شده باشه ممنون دوستم

سلام خاله جون پسرم شايان تو مسابقه ي جشن تولد 2سالگي ني ني وبلاگ شركت كرده و منتظر دستاي پر مهر شما خاله مهربونه تا بهش 2 تا راي خوشكل بدين شماره ما 22 منتظريما فقط تا دوشنبه وقت داريم

عزيزم 1 سال و 4 ماهگيت مبارك
هميشه زميني باشي و به مامان و بابا ارامش بدي

---

ممنون الهام جونم تیانا رو خدا برات به سلامت حفط کنه عزیزم

شانزده ماهیگیت مبارک قند عسل. انشاالله 120 ساله بشی

---

ممنون عزیزم یلدا و سروش عزیزمو ببوس

سلام بر یک کوچلوی دوست داشتنی بنام درسا که نمی دانم چرا وقتی چهراه اش را می بینم نامش را "درشا" تلفظ می کنم....!دختری دوست داشتنی است این درسا و درست یادم نیست که این حرف را قبلا گفته بودم یا نه...حتی فضای وبلاگ درسا بنظرم آنچنان آشنا نبود و نمی دانم حافظه ام کند شده است یا اینکه در آخرین روزهای حضورم در خانه درسا قالب و یا شکل و شمایل این خانه این نبوده است...اما یک چیز را از این خانه هیچ گاه و هرچقدر هم که حافظه ام کند بشود فراموش نمی کنم. یک گذر اتفاقی از این خانه و سفر شیرین خیالی ام به روزها که نه ، به سالهایی دور که دوران کودکی ام را بمانند آینه ای دوباره در اینجا تجربه و لمس کردم که واقعا شیرینی و حلاوتش را هرگز فراموش نمی کنم...
اما در اینجا کلمه ها را سر می برم تا عرض ادب و ارادتی هم تقدیم مامان مژگان و بابا اردوان درسا کوچولوی عزیزم کرده باشم که بدون شک واسطه ی اصلی ارتباط اگرچه دیر اما ارتباط صمیمی من و مخاطب کوچولویی بنام درسا بوده و از جانب همانهاست که هرازگاهی به خانه ی کم رونق من یادگاری نوشته می شود و در اینجا شاید ذکر این نکته هم ضروری باشد اینکه اگر نام شما مادرگرامی و پدر ارجمند درسا را بنام کچکتان در جمله ی بالا نوشته ام ، بواسطه ی احساس راحتی و نیز برگرفته از شرح زبان درسا در صدا زدن این دو گرامی بوده است و امیدوارم این موضوع با ضرب المثل معروف زود پسرخاله شدن آمیخته نشود....
بعد از فراغت از توضیح فوق ، یکبار دیگر روی سخنم را بر می گردانم به چهره ی آرام و معصوم دخترم درسا تا از آرزویی محال برای این لحظه ام برایش بگویم....
آرزویی که در عین محال بودن این لحظه ها ، اما با گذشت زمانی نه چندان دور به واقعیت پیوسته می شود .
اما من همین الان که فرصت میهمانی خانه اش را یافته ام آرزو داشتم که تاریخ بر صفحه ششم شهریور تقویم شده بود تا من نیز در جشن تولد او شرکت کنم....در شادمانی هایش شریک خنده هایی باشم که گاه به واسطه ی کف زدنهای اطرافیان با گریه کردن آمیخته می شود و سراغ آغوش امن مادر را می گیرد برای پناه گرفتن....
شمعها ، بادکنکها و کیک و شیرینی و دیگر تزئینات پیرامونش که آنروز بیشتر از روزهای دیگر می شود ...حتی کودکانی که دور او حلقه زده و ترانه خوان شادباش و مبارکباد گشته اند ، هیچکدامشان باعث نمی شوند که حتی آنروز هم آغوش مادر ، امنیتش در ذهن کودک فراموش شود و یا برایش تکراری شود....محبت مادر تبدیل به روزمرگی و یا از درجه اهمیتش در برابر آنهمه چیزهای جدید کاسته شود و ....این شاید درسی برای همه ی ما بزرگترهایی باشد که مدام در تکاپوی تنوع ، بدنبال هیجانهای جدید می شویم... احساسهای قدیمی و عواطف اطرافیانمان به عادت دوست داشتن تبدیل می شود و در این عادت کردن تا وقتی که یکی از آنها از کنارمان نرفته است..تنها جزیی از عادتهای زندگی ما را تشکیل می دهد و تنها با رفتن و کوچ کردنش پی می بریم که چقدر جای خالی او را حس می کنیم...تازه می فهمیم که چقدر تمام سالهایی که او در کنار ما نفس کشیده است می توانستند بهترین روزهایمان بوده باشند و ما با غفلت خود هیچ لذتی را لمس نکرده ایم....
برای بازگشتن به یک لحظه ی آن روزها تمام دنیا را حاضر می شویم که فنا کنیم اما بازگشتی در کار نیست و ما هنوز هم نمی فهمیم که دیگرانی که هم اکنون در کنارمان ایستاده اند ، لحظه هایمان را هیچ کم از آنکه از میان ما رفته است با عطر نفسهایشان معطر نمی کنند....اما ما به عطر نفسهایی که کشیده می شود عادت کرده ایم و تنها به نفسهایی که کشیده نمی شود دلتنگ می شویم....
اما این کودکان.....
میانه ای با عادت و روزمرگی ندارند....
نمی دانم...اما خیال می کنم در درون ذهنشان کلمه ای به نام کاش وجود ندارد....آنها با داشتن آغوش مادرانشان چیزی برای آرزو کردن دیگر ندارند و هیچ جای تازه و عجیب و پر هیجانی را به آغوش مادرانشان ترجیح نمی دهند...تنها وقتی به آغوش دیگری می روند که رضایت مادر تشویق به رفتنشان می کند...آغوشها برایشان با چهره های آرایش کرده و یا معمولی مادرانشان یکسان است....اندامهای لاغر و یا حتی مریض مادرانشان در ارزش آغوشها جایی ندارند....از چاق یا لاغر بودن مادرانشان خجالت نمی کشند ...
برای مرده ها گریه نمی کنند اما به روی تمام زنده هایی که به آنها لبخند می زنند با لبخند خود شادی می پاشند....
با قهر آشنا نیستند که اگر مادرشان لحظه ای دیر به فریاد شان برسد دیگر شیر نخورند و حریص تر از قبل تنها به هدف اصلی که شیر خوردن و امن شدن در آغوش مادر است بسنده می کنند...
کودکان....موجوداتی که هیچ نمی دانند معلمانی برای بزرگترها هستند که هیچ دستمزدی برای آنهمه درس عبرتی که می آموزند از ما نمی خواهند....کودکی شاید تنها علم جامع و کاملی است که بر خلاف دیگر علوم زندگی ،در کمال مطلق اولیه تجلی یافته و با گذشت زمان رفته رفته به فراموشی سپرده می شود در حالیکه گذشت زمان علوم دیگر را قوی تر می کند...
نمی دانم....شاید بی آنکه بدانیم برای همین آموزه های انسانی کامل و بی نقصی که در وجود کودکان تجلی یافته است تا اینهمه مجذوب مطلق وجودشان می شویم و آرزو می کنیم کاش برای لحظه ای روزهایمان برای بازگشت فرصتی می داد....
اگر قبل از این حرفها می نوشتم که: استاد ارجمند درسای عزیزم شما و همه ی رهگذران خنده اشان می گرفت....اما خیال می کنم حالا همه برای من حق خواهند داد اگر بگویم: معلم عزیزم درسا کوچولوی مهربان....کرده هایت را دوست دارم که کمترینشان وفاداری مطلق است....
خنده هایت را دوست دارم که تمامشان برای شاد کردن دیگران است نه برای مسخره کردن آنها....خنده هایت برای شاد کردن دیگران است و دلیلش را در اینجا می شود یافت که هرگز به تنهایی نمی خندی....
گریه ها و غمهایت را برای دیگران نمی خواهی و دلیلش این است که وقتی تنها می شوی گریه هایت بیشتر است و در کنار دیگران غمهای صورتت می گریزند...
ارزش و بها دادنت به زنده ها را تعظیم می کنم که به حقیقت هدف بارتعالی نیز برای احیا و حی کردن است و دلیلش در خنده های آشکارت برای زنده هایی که نگاهشان می کنی پیداست و هیچ تاریخی در معجزه هایش نیز گریه های کودکی را برای مرده ها بازگو نکرده است ....اما نمی دانم این بزرگسالی چه چیزی دارد...تو هم که بزرگسال می شوی ارزش زنده ها و مرده ها برایت وارونه می شود....خنده هایت را برای همگان خرج نمی کنی اما در ناملایمات زندگی و گریه ها ، از هر کسی استمداد می طلبی....
غرور جای هدف را می گیرد تا حاضر بشوی برای اجرای بموقع خواسته هایت قهر و تنبیه و تادیب را پیش روی بگیری و هیچ بخاطر نمی آوری که امروز وقتی برای هدفی گریه می کنی...وقتی خواسته ای را می طلبی....گذشت زمان در مطلوبیت هدف تاثیر نمی کند و دیر شدن خواسته هایت موجب کینه توزی نمی شود...
درسای عزیزم....ای کاش وقتی بزرگتر می شوی کسی باشد که بمانند تو که گاه گاهی در زندگی ام خاطرات و تصورات شیرین می پاشی ، در زندگی ات شیرینی از جنس همینها را در زندگی ات بپاشد تا لمس کنی و بچشی شیرین بودنهای امروزت را.....

---

وای توسن عزیزم دوباره منو بابت این همه لطف شرمنده کردی عزیزم اگه اچازه بدی اینو واسش ثبت میکنم

سلام..وبلاگ زیبایی داری به منم سربزن نظربده....منوهم لینک کن.....منتظرتم