تو چقد شیرینی ..... به دلم میشینی .......

اول سلام و عیدتون مبارک دوستان خوب خوبم

و بعد پوزش بابت رمزدار شدن پستا که سر یه فرصت مناسب دلیل این کارو توضیج میدم انشاالله ..... البته فقط پستایی که عکس دختری رو میذارم رمز دار میشه ..... پس سعی میکنم عکسای دختری رو هر چند پست یه بار بذارم بصورت یه جا که خیلی هم پر رمز و راز نشیم ........

و بعد

سلام دختر گلی .....شیرین مامان که این روزا بجز گاهی وقتا که یه کمی طوفانی میشی مثل نباتی ..... قندی ...... عسلی عزیزم

امروز این پستو میخوام اختصاص بدم به پیشترفت کلامی شما که هزار ماشاالله روز به روز پیشترفتت قابل توجه ...... پس بیان با هم همراه بشیم ....

اول از همه

بابا ------- همون بابای شما که روز پونصد بار تکرار میکنی ...... نمیگی مامان از حسودی میترکه ...... اصلا" یعنی چی ...... ؟؟؟؟؟!!!!!!!!

دایی ------ که اولین باری که گفتی خیلی برام جالب بود ...... واست یه روز  بزودی میتعریفم ....... اما دایی که میگی منظورت ماهیه ......همین دایی ها نگاهشون کن دلبندم .....

دادا و دَدَر ------- که همون بیرون رفتنه که البته گاهی هم دَدو هم میگی

اَمام ........ حَمام تازه یاد گرفتی دو روزه داغ داغه .....

بَعی -------- دالی خودمون ......

بِع ......... یعنی چی میتونه باشه ...... شاید فک کنی مثلا" ما میگیم درسا بَع بَعی چه میگه و شما میگی بِع ....... اگر اینطور فک میکنی کاملا" در اشتباهی ......یعنی همون نازه ...... وقتی از چیزی خوشت میاد ..... دست میکشی روی اون چیز و میگی بِع ........

جونم برات بگه

اَدیدی -------- یعنی عزیزی که قراره به مادرجون  ....مامانیت بگی که البته به همه میگی الا مادر جون ما ......

اِنِنا-------- النا دختر همسایه یکی از دوست جونیات

نَع--------- با تاکید فراراون ....... روز ی هزار سیصد و بیست و سه بار ....... چون واست مصارف مختلف داره و راست  کارته  و یعنی همون نه آدم بزرگا.......

و دیگه ......دیگه .....دیگه

وقتی میگم درسایی ......اَاِ  یعنی بله .....

درسا این چیه ....... اشاره به دماغمون ( مُماخ ) یعنی دماغ و بعد شروع میکنی گرفتن اون دماغ کوچولوی خوشگلت و میگی مُماخ مُماخ .......مُماخ ..... مُماخ

اسم این دختر ناز مامان و باباش کیه ....... (من یا بابا)دُر.......... درسا خانمی    با ناز فراوان ......تا  .... یعنی درتا مبارک باشه اسم قشنگیه ......

درسا هاپو چی میگه مامانی ........ هو ........ مامانی عو عو ..... با اخم ........ هو ( مرغ یه پا داره )

درسا به تعداد موهای سرم تابی که تازه واسش خریدیم واسه دندون درآوردنش ...... طی روز سوار و پیاده میشه ...... دم به دم ..... هنوز ننشسته دوباره پیاده میشه ..... و جالب اینکه باید حتما" به همون تعداد بار .... کمربند و جلوبندش هم ببندیم ..... همین طوری سوارش نمیشه ...... جالا حساب کنید چند بار باید این کار در روز تکرار بشه ....... اما هر بار با صدای لطیفش میگه :

تا ب تاب آ آ یی ....... تاب تاب آآیی ......

ولی سوپرایز دارم واست و واستون در جد تیم ملی و اون اینه که خانمی اول خیلی راحت بهم میگفت ماما ولی امروز از صبح بهم میگه مامام ......این زیباترین هدیه واسم بود احساس میکنم میخواد بگه فقط مامان خودمی مال خود خودش .....

فعلا" مامان  همینا یادم میاد ...... اگه طی روزای آتی بازم پیشترفتی داشتی نوشته میشه ..... راستی فک کنم داری دوتا دندون دیگه در میاری امروز خیلی بیقراری عزیزم ...... دوستت دارم تا ابد

مامان مهراد جون لطفا" آدرس وب مهراد رو واسم بذار عزیزم