شمس گردونه هستی ......
میزنم من بر قلم
تا آورد بر دفترم
می سرایم نغمه ای
اندر هوای دخترم
ای بیان غافل مشو از مدح آن روح تنم
شکوه کم کن از قلم
نعتی بگو از دخترم
فاطمه ام ابیها , عالمی قربان او
رو سفیدم در دو عالم
چون کنیزش دخترم
قلب من چون کهکشانی همسرم ماهش شود
شمس این گردونه هستی
آری دخترم
چشم من جام بلوری , همسرم آبش شود
از برای شربتی
آری نباتش دخترم
آره عزیزم نبات زندگیم ...... روشنی بخش و گرمای زندگی من و مامان یازده ماهگیت مبارک
درسای بابا
(این پست رو بابا برای گل دخترش نوشته )
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی