برای خواهری فرشته خو و عزیز تر از چان
اردوان نوشت :
همسر عزیزم مژگان جان
چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد
زیبایی های دنیا از آمدن تو پیدا شد ، روزها گذشت و چهره زیبایت در آسمان دلم آفتابی شد
دریای زندگی به داشتن مرواریدی مثل تو می نازد ، همه زیبایی های دنیا با آمدن تو می آید و اینگونه زندگی با تو زیبا میشود ، اینگونه چشمانم با دیدن یکی مثل تو عاشق میشود
و امروز روز میلاد دوباره تو است ، در این هوای ابری نیز خورشید در لابه لای ابرها به انتظار دیدن تو است
نرگس نوشت :
خواهرم
آمدی به دنیا و دنیا مات و مبهوت به تو مینگرد ، همه جا را سکوت فرا گرفته تا خدا صدای تو را بشنود
صدای دلنشین تو در لحظه شکفتنت ، عطر حضورت فرا گرفته همه زمین را…
تو یک رویایی که حقیقت داشتنت معرکه است ، داشتن یکی مثل تو معجزه است ،امروز روز میلاد دوباره تو است و من خیلی خوشبختم از اینکه شما منت بر دیدگانم گذاشتی شدی خواهرم .... دوستم ..... عزیزتر از جانم ......
آقا جون نوشت :
دخترگلم ..... عزیزم ..... روزی که کوچک ترین فرزندم که شما باشی به دنیا اومدی ....... غرق غرور شدم از آمدنت چون میدانستم فرداها ..... که امروز باشد ..... با مهربانیت ...... با فداکاریت ...... با عشق به همسر و فرشته کوچکت ....... و از همه مهمتر با انسانیتی که داری باعث افتخارم میشوی ...... گل من روز تولدت مبارک ..... برایت از خداوند متعال بهترینها را آرزو میکنم .....
درسا نوشت :
مامانی روز تولدت مبارک مرسی که اومدی و شدی مامان مهربونم ...
این پست توسط خاله نرگس نوشته شده