تقدیم به دخترم.........
ای زیباترین نوای هستی ........
ای عاشقانه ترین می مستی ........
تو که هستی که من اینگونه بی تاب توام
نادیده . محو تماشای توام
می نخورده مست تمنای توام
و تو که هستی که من از موج هرتبسم تو .بسان شقایقی سرگردان سوار امواج طوفانم ؟
آری آنگاه که پای را فراتر از مرزهای خسته دلتنگی گذاشتم .
تا از میان جیک جیک هزاران پرنده خسته
ترانه خوشبختی لحظه های تلخم را بیابم
تنها تک طنین نوای زیبای تو بود
که زخمهای سردم را با مرهمی از عشق التیام داد.
من دوست دارم تمام یاس های باغ احساسم را تقدیم محبت قدم هایت کنم
چرا که تو را به اندازه تمام جادهای بیکران تنهایی
به اندازه همه سفرهای نرفته
به اندازه همه روزگاران نزیسته
به اندازه تمام شبنم های خفته در آغوش گلبرگ های باغ یاس
و باز هم به اندازه تمام هستی میپرستم
تویی که دمادم نفسهای گرمت
ذره ذره وجودم را مینوازد
چگونه بگویم ؟!
که نگاهم فریاد دلم است .
نگاهم را دریاب .
من به اولین قاصدکی که از شهر قشنگ دلت بگذرد خواهم گفت :
که هیچ چیز نمیتواند مهرت را از دلم جدا کند حتی
فاصله ها ............