من بلدم شعر بخونم ......
سلام دخترم ......
از امروز یه موضوع دیگه میخوام به وبلاگت اضافه کنم اونم ( خوندن شعرای خوشگلی هست که با صدای شما خوشگل تر هم میشه )
خیلی خیلی به شعر خوندن علاقه داری ...... و مرتب به مامانی میگی مامان بیا شعل بخونیم ...... اینقده دوس داری که کلام از دهن مامانی خارج نشده سریع شروع میکنی به تکرار ...... تازه شم بعد خوندن شعر ...... یه کمی فکر میکنی و شروع میکنی در مورد شعره سوال کردن ..... گاهی خوبه با دوسه تا سوال قضیه تموم میشه و گاهی اینقده سوال توی سوال میپرسی که نمیدونم چطور حواستو پرت کنم که دیگه نپرسی .....
اولین شعری که برات میزارم توپولویم توپولو هستش که خیلی میخونیش
خیلی از کلماتشو واضح میگی اما بعضی هاشو نه ........اونا رو برات توی پرانتز درست مینوسیم ...
توپولویم توپولو صواّتم مثِ هلو ( صورتم مثل هلو )
یه مامانیه ( مامانِ ) خوبی دا اّ م ( دارم ) میشینه توهِ خونه ( تو ی خونه )
میدوزه دواِ دواِ ( دونه دونه ) کوت و شبار منو ( کت و شلوار منو )
میپوشم ختل میشم ( خوشگل میشم ) مثِ دته گل میتم ( مثل دسته گل میشم )
یه ربع بعد از شعل ببخشید شعر خوندن ....
مامانی من چی بخواّم توپولویم توپولو بشم ؟؟؟؟
همه چی عزیزم هر چی مامانی بهت میده باید بخوری تا توپولو بشی ....
کوت و شبار برام میدوزی ؟؟؟؟؟؟
آره عزیزم میدم برات بدوزن ......
به کی میدی بدوزه ؟؟؟؟؟
به خیاط ..... دیدی لباس تولدتو هم دوخت ......
خباط برا من میدوزه چون توپولویم .....
آره مامان
دیده ( دیگه ) برا کی میدوزه ؟؟؟؟؟
برا ی همه ی توپولو های خوشگل
منم خوتلم ( خوشگلم )؟؟؟؟؟؟؟
آره مامان شما خوشگل خوشگلایی
مامان اننا ( النا ) هم خوتله .....؟؟؟؟؟
مامانی ( توی دلش ) چه ( چند تا نقطه چینی ) کردم گفتم شعر بخونه ها ...... درسا میای بریم تراس هوا خوبه بیرونو نگاه کنیم ؟؟؟؟؟؟
توی تتاس ( تراس ) شعل بخونیم مامانی؟؟؟؟؟؟
مامانی
اینم لباسی خاله برات از سفر تابستون آورده فک کنم لباس کردی باشه خیلی بهت میاد