من و شهرزاد دو دوست صمیمی
از همون اول اولش وقتی هنوز توی دل مامانم بودم ...... مامانم همیشه یه مجله رو میخوند ...... گاهی برای منم یه چیزایی ازش میخوند ....... یا عکساشو نشونم میداد و میگفت شکل کدوم یکی از این نی نی های خوشگل میشی ....... همیشه دوست داشت عکس منم کنار این همه نی نی چاپ بشه ....
وقتی بدنیا اومدم و یه کم بزرگ شدم یاد گرفتم هر کتاب و مچله ای که دم دستم میدیدم پاره کنم ولی مامانم میگه تنها مجله ای رو که پاره نمیکردم و دوس داشتم صفحاتشو ورق بزنم و نگاش کنم همین مجله شهرزاد بود ......
حالا بعد از دو سال هشت ماه بازم خیلی دوستش دارم و بهش میگم مجله نی نی ....... گاهی وقتا مامانم نی نی های نی نی وبلاگی رو بهم نشون میده و میگه این نی نی ها دوستان نی نی وبلاگی شما هستن و منم خیلی بوسشون میکنم ..... خلاصه منو شهرزاد دو دوست صمیمی هستیم دو دوست بسیار صمیمی ....