سین مثل درسا
عشق که باشد دنیا رنگ رنگ میشود و من در موج رنگ ها بالا و پایین میروم و مست دیدنشان .....
عشق که باشد دلم لبریز محبت میشود ..... آنقدر که دوست دارم محبتم را با نگاهم با قلبم نثار آنان که عاشقانه میپرستمشان کنم
عشق که باشد من زنده ام به عشق به دوستی به محبت
عشق که باشد شبها بسان روز روشن و تاریکی ها با نورهای امید به جشن و پایکوبی می نشینند ....
عشق که باشد من مادری میشوم ...... تا با نیروی عشقم ..... مادرانگی کنم و هر لحظه بابتش خدا را سپاس ......
عشق که باشد روزهایم با دختری میگذرد که هر لحظه اش را میتوان خاطره ای دلنشین نوشت
عشق که باشد باغ دلم سرسبز و خرم است به عشق ........
عشق که باشد صدای خنده های دخترکم بهترین آواز زندگی ام میشود ......
درسایم بهترین سین هفت سینم میشود
عشق که باشد سین مثل درسا .......
ساعتی قبل از سال تحویل به انتظار سال جدید
دقایقی قبل از سال تحویل و کشمش من و دختری بر سر پوشیدن لباس عید و طبق معمول برنده میدان دختری
بعد از سال تحویل و سرخوش از دریافت شلمن محبوبش بالاخره موفق شدم دوباره لباسش را تنش کنم .